تجربه تحصیل مهندسی شیمی در کانــادا

سلام احوال شما خوب هستین؟!

خواهش می‌کنم باعث افتخاره که اینجا هستم.

بله من قبل از اینکه بخوام به سؤال شما جواب بدم می خوام یک تقدیر و تشکری کنم از شما دوستان، خب من ورودی سال ۹۰ کارشناسی مهندسی شیمی دانشگاه تهران بودم. درواقع سال ۹۴ ارشد مستقیم رفتم درواقع همون رشته مهندسی شیمی گرایش بایو تکنولوژی تو همون دانشگاه و سال ۹۷ هم مدرک ارشدم را گرفتم یک سال بعدش دیگه اومدم کانادا که در واقع پی اچ دی م رو بخوانم و در رابطه بااینکه چی شد اومدم کانادا خب حقیقتش اینه که من تقریباً از زمانی که دبیرستان بودم یه هم‌چنین هدفی در ذهنم بود چون درواقع خیلی علاقه داشتم به کارهای تحقیقاتی و همیشه دنبال فضایی بودم که بیشتر بتونم این درواقع علاقه‌ای رو که به تحقیقات دارم را دنبال کنم که خب حالا شرایطش مهیا شد و اومدم کانادا.

خواهش می‌کنم سؤال خیلی خوبیه من درواقع بزارید اول کلی جواب بدم طبق اون تجربه‌ای که من دارم مهم‌ترین چیزی که توی رزومه کمک میکنه به اپلای کردن داشتن مقاله آی اس آی است یعنی اگر شما دانشجوی کارشناسی باشید و مقاله آی اس آی داشته باشید که دیگه نور اعلا نور است اگر هم که ارشد باشید که خب داشتنش واقعاً کمک می‌کند و بعد مقاله هم در واقع اسم اول باشید که خیلی خوب است ولی اسم چندم هم باشید ولی بازهم کمک می‌کند و هم تعدادش مهم است هم کیفیتش بعدازاین میشه به نظر من معدل دیگه تجربه‌ی آزمایشگاهی یا تخصص نرم‌افزاری یا شبیه‌سازی یا برنامه‌نویسی اگر بلدید بعد پرزنتیشن تو کنفرانس‌های مختلف چه پستر چه شفاهی و بعضی وقت‌ها هم برند دانشگاه و استاد راهنمایی که دارید اگر اون استاد هدفی که در کانادا دارید شناخت داشته باشد نسبت به دانشگاه ایران می‌تواند کمک کنه و نهایتاً نمره زبان است و نمره زبان بیشتر یک حالت در واقع پیش‌نیاز دارد یعنی یک‌چیزی نیست که خیلی بخواد شما را بالا بکشد ولی اگر نمره زبان شما خوب نباشد و مواردی دیگه خوب باشد می تونه در واقع جبران بشه حالا من برای اینکه دوستان یک دیدی پیدا کنن من سوابق خودم را سال ۲۰۱۸ که اپلای کردم را میگم که دوستان یک دیدی داشته باشند من خودم سال ۲۰۱۸ که اپلای کردم یک مقاله اسم چهارم داشتم یک مقاله اسم اول مشترک داشتم که آندره ریو بود یعنی هنوز چاپ‌نشده بود ولی برای ژورنال فرستاده‌شده بود معدل ارشد ۱۷.۸۳ بود که رنک دو بودم معدل کارشناسی۱۷/۳۱ بود که رنک ۶ بودم و تافلم ۱۱۳ از ۱۲۰ بود به‌علاوه اینکه تجربه ساخت یک دستگاه روی مهندسی بافت را داشتم که الآن مدارکش برای ثبت اختراع تو آمریکا فرستاده‌شده ولی آن زمان هنوز در حال تکمیل دستگاه بود.

نه من سابقه کار خارج از دانشگاه نداشتم در واقع تجربه کاری که داشتم در حین ارشدم هم تی ای بودم هم یکی از مدیران پروژه همان دستگاهی که خدمت شما گفتم بودم.

به نظر من اگر این کاری که شما دارید می‌کنید یک کار تخصصی باشد مثلاً فرض کنید شما به‌عنوان یک مهندس فرایند در یک کمپانی مشغول به کار هستید و کلاً توی یک فضای علمی هستید از نرم‌افزارهای تخصصی استفاده می‌کنید و به‌طورکلی کارتون تخصصی است می تونه کمک کنه و حتی می تونید در رزومه تون بولد کنید که این تجربیات کاری که داشتید کمک کرده به درک بهتره مسائل علمی که در واقع خوندید ولی اگر اون کاری که می‌کنید یک کار نامربوط باشد مثلاً فرض کنید تو کار خریدوفروش زمین خیلی ربطی ندارد و شاید اون گپ تحصیلی هم که ایجاد می‌شود یه جورایی مشکل هم ایجاد کند.

من اول یه نکته رو بگم دانشگاه کنکوردیا یک دانشگاه جوان است و به‌سرعت در حال پیشرفت است یعنی ۱۰ سال پیش دانشگاه کنکوردیا اگر با الان مقایسه کنید زمین تا آسمان متفاوت است و ده سال آینده هم خیلی جلوتر از چیزی که الان هست و خواهد بود فکر می‌کنم که تو رنکینگ کیو اس هم جزو بهترین دانشگاه‌های زیر ۵۰ سال جهان است به لحاظ فضای علمی و اساتید من خودم خیلی راضیم حداقل در دپارتمان مهندسی شیمی در واقع خیلی آزمایشگاه‌های جدیدی داره امکانات خیلی جدید دارد اساتید خیلی خوبی جذب کرده که اکثراً جوان و پر انرژی هستند اگر کار ریسرچ چه درست حسابی بخواهید انجام دهید کاملاً امکانش هست مثلاً اگر بخواهم مثال بزنم من خودم چند ماه پیش یک مقاله پابلیش کردم که این پکتش ۲۲ یکی دیگه از دوستان اینجا روی باتری کار می‌کرد که این پاکتش ۲۵ بود من این مثال رو زدم که بگم اگر دنبال یک دوست خوب هستید امکانش اینجا هست امکاناتش هم میگم چون در واقع یک دانشگاه جدیدی هست فضای مدرن را سعی کردند تهیه کنند مثلاً کتابخانه خیلی مدرنی دارد و این چیزی است که شما در دانشگاه قدیمی یکم کمتر می‌بینید به لحاظ مثلاً ایونت هایی که میذاره خیلی مهمونی های مختلف دیگه مراسم‌های مختلفی برگزار می‌کنند برای دانشجوها در مناسبت‌های مختلف که خوب برای ارتباط برقرار کردن با دیگران خیلی خوبه و یک مورد دیگر ارتباط با صنعت است که بعضی‌ها می‌پرسند در مورد صنعت خیلی بستگی به استاد دارد یعنی نمیشه به‌صورت کلی گفت یعنی اگه خیلی براتون مهمه ارتباط با صنعت من بهتون توصیه می‌کنم که در واقع به استاد در واقع استاد را بررسی کنید یا به دانشجویان پیام بدید و بپرسید این قضیه را ولی یک‌راه دیگه برای ارتباط هست که اگر خودتان دانشجوی زرنگ باشید و پروژتون به شما امکان بدهد می‌توانید خودتان استاد را هل بدید که در واقع با صنعت ارتباط برقرار بکند البته استاد باید پایه باشد حالا من نکات مثبت رو گفتم و فقط یک نکته بگم که به لحاظ برند دانشگاه یه مقدار دانشگاه کنکوردیا هنوز در سطح دانشگاه‌های خوب یعنی دانشگاه‌های بزرگتر مثل دانشگاه مک گیل یا تورنتو یا بریتیش کلمبیا نیست یعنی اون سه تا مثلاً مثل دانشگاه تهران، شریف، امیرکبیرن که خب خیلی برندشون دهن پر کن تره هنوز به این لحاظ یکم عقب‌تر از اونا هستن.

بله فاند میگیرم هزینه‌ها خوب دانشگاه کنکوردیا یک دانشگاه خصوصی است و از این نظر شهریه‌اش نسبت به دانشگاه‌هایی که دولتی هستن خب بیشتر است حالا من خودم برای چهار سال hdp شهریه‌ام یه چیزی حدود ۵۰ هزار دلار کانادا است منتها من اسکالرشیپ برنده شدم و هیچ شهریه پرداخت نمی‌کنم.

میگم همه مواردی که قبلاً ذکر کردم که در رزومه باشد مخصوصاً مقاله و معدل و این‌جور چیزها تجربه کاری والنتری هم میتونه کمک کنه برای گرفتن اسکالرشیپ یعنی اینجا یکی از معیارهاشون هست مثلاً فرض کنید در انجمن علمی فعالیت داشته باشی یا توی جاهای مختلف خوب است.

بله در واقع خیلی از دانشجوهای که اینجا میان چه مستر و چه دکترا کار پاره‌وقت هم انجام می‌دهند و حالا اگر شما بخواهید ۲۰ ساعت در هفته را پر کنید به‌عنوان کار پاره‌وقت در طولانی‌مدت سخت میشه و کمی خسته میشی.

مهندسی شیمی یک‌رشته خیلی گسترده است و بسته به اینکه شما در کدوم گرایشش هستید داستان میتونه متفاوت باشه مثلاً شما میتونی نفت و گاز باشی می تونید در واقع در تصفیه آب و پساب باشید یا توی علوم نوین مثل بایو تکنولوژی باشیم ولی به لحاظ آینده بخوام بگم به نظر من آینده میتونه خوب باشه مخصوصاً که کانادا خوب در زمینه‌ی مختلفی مثل باتری در واقع در بحث انرژی‌های پاک این‌جور چیزها خیلی سرمایه‌گذاری می‌کند یک هدف‌گذاری دارد کانادا که فکر کنم تا سال ۲۰۵۰ یا ۲۰۴۰ اگه اشتباه نکنم میخواد به یک هدف زیرو نت کربن امشین برسه که رشته‌های مهندسی شیمی هم میتونن وارد این بحث‌ها بشن و از این نظر فکر می‌کنم آینده خودش را داشته باشد در رابطه با بازار کار من بزارین اول یک نکته‌ای رو خدمت دوستان بگم که کلاً پیدا کردن کار در کانادا علاوه بر اینکه چه رشته‌ای میخونید به دو مورد بستگی داره یکی مهارت‌های تخصصی مثل نرم‌افزارهایی که بلدید یا توانایی علمی و یکی از مهارت‌های نرم شما ازجمله برقرار کردن ارتباط با افراد یعنی لینک زدن اصطلاحاً همون پارتی‌بازی که ما در ایران میگیم حالا اگه در کبک باشیم به این دو موردی که گفتم زبان فرانسوی را هم اضافه کنید در نتیجه من توصیه‌ای که دارم شما از روزی که می‌آیید کانادا باید به فکر اون لحظه‌ای که فارغ‌التحصیل میشید و می‌خواهی دنبال کار بروید باشید و به شکل هوشمندانه در این زمینه‌ها خودتون رو جلو برده باشید یعنی در واقع بخوام بگم قبل از اینکه تشنه بشی باید چاه رو بکنید اگر که تشنه باشید و تازه بخواهید فکر کنید که چاه بکنیم خیلی دیر شده اما به‌صورت کلی در مورد بازار کار خیلی ایده‌آل نیست شرایط کانادا برای مهندسی شیمی یعنی اگر تصورتون این است که میاد اینجا یک مدرکی می‌گیرید و کمپانی‌ها در صف هستند که شما را استخدام کنند اصلاً از این خبرها نیست و حالا من در دانشگاه دانشجو ارشد که فارغ‌التحصیل شدم در دوستان نگاه می‌کنم مثلاً بعد درسشون یه چیزی حدود 8 ماه فول تایم به دنبال کار گشتند و خیلی‌هاشون کار اولیه که پیدا می‌کنند کارهایی که پایین‌تر از سطح ارشد است و با حقوق خیلی کم دانشجوهای دکترا هم که فارغ‌التحصیل می‌شوند معمولاً بین ۲ تا ۳ سال پست داک می‌مانند و بعد می‌توانند یک کار مرتبط پیدا کنند منتها این خیلی کلی است افرادی هم من می‌شناسم که همان‌طور که گفتم هوشمندانه تلاش کردند و بلافاصله بعد از درسشون سرکار هم رفتند به لحاظ درآمدی هم در واقع شما اگر با مدرک phd یک کار مرتبط پیدا کنید یه چیزی حدود ۸۰ هزار دلار به بالا میتونید حقوق داشته باشید در سال البته قبل از کسر مالیات.

بله پله‌ای بالا می‌رود ولی خوب ۸۰ هزار یه چیزی حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد مالیات می‌رود.

آره چرا نمیشه در واقع حمایت زیادی میشه از کارآفرینی خیلی شتاب‌دهنده‌های مختلفی هستند پروگرام های مختلفی هستند که به شما کمک می‌کنند مسیر ایده تا محصولتان را طی کنید و خود دولت هم خیلی حمایت می‌کند یعنی یک سری کمک‌های مالی دارد برای کمپانی که تازه تأسیس میشن و یکسری معافیت‌های مالیاتی هم دارند برای استارتاپ ها که خیلی خوب است به‌علاوه اینکه شما یک بازار آمریکا را که یک بازار ۳۰۰ میلیون نفری هم هست پایین‌دست خودتون دارید که شرایط راه مهیا می‌کند برای کارآفرینی و کلاً به نظر من اگر ایده‌تون خوب باشه و مسیر درستی رو طی بکنید قطعاً می‌توانید کارآفرین باشید.

مونترال واقعاً شهر فوق العاده‌ایه یعنی یکی از بهترین شهرهایی که من دیدم به این خاطر که اول آن یکی از بزرگ‌ترین شهرهای کانادا است ولی هزینه هاش نسبت به سایر شهرهای بزرگ خیلی کمتر است مثلاً اجاره خانه اون چیزی که منو خیلی جذب مونترال می‌کند در واقع فضای چندملیتی که داره شما می‌توانید با افراد مختلف از ملیت‌های مختلف ارتباط داشته باشید و کلاً خیلی شهر زنده‌ای است کلی رستوران و پارک و موزه و فضای تفریحی دارد و به نظر من برای هرکسی و با هر سلیقه‌ای میتونه یک‌چیزی داشته باشه که جذبش کنه اما مونترال خودش خیلی عالیه ولی مشکل استان کبک است به‌صورت کلی همان‌طور که گفتم شما اگه فرانسوی بلد نباشی کار پیدا کردن خیلی سخت میشه و ضمن اینکه قوانین مهاجرتی خیلی دست‌وپا گیر است نسبت به سایر استان‌ها بنابراین من اگر بخوام یک توصیه داشته باشم اگر برای اقامت می‌خواهید اپلای کنید به نظرم از همین‌الان که اپلای می‌کنی یه جایی خارج از کبک اپلای کنید شاید منطقی‌تر باشد قطعاً اطلاعات شما بیشتر از بهتر میتونید کنید.

من خودم بعد از تحصیل احتمالاً یک مدت پست داک می مونم که بتونم ایده‌های تحقیقاتی را به سرانجام برسانم ولی بعد از اون احتمال خیلی زیاد از آکادمیا کلاً میام بیرون و وارد فضای کارآفرینی می‌شم در رابطه با اینکه بمونی یا برگردی به نظر من واقعاً به ارزش‌های هر شخصی برمیگرده در زندگی و اینکه چه چیزهایی برای شما مهم‌تر است مثلاً فرض کنید که یک نفر شاید خیلی علاقه داشته باشه که کنار خانواده باشه یا بتونه مدام در کنار آن‌ها باشه خوب برگرده شاید بهتر باشه یا بستگی داره برای خود من اونجایی که بهتر بتونم ایده‌هامو و پیاده کنم و از این طریق به افراد بیشتری خدمت کنم برای من میشه جای ایده آل، حالا کانادا شرایط را برای من مهیا کرده تا ببینیم بعداً چی میشه.

سؤال خیلی خوبیه به من یک توصیه دارم برای دوستان این هم این هستش که انتظارات تون نسبت به مهاجرت به کانادا واقع بینانه باشه متأسفانه من خیلی از دوستام رو می‌بینم که با یکسری تصورات خیلی خیالی و خیلی ایده‌آل گرا میان کانادا و بعد از یک مدتی سرخورده می‌شن من خودم مهاجرت رو خیلی توصیه می‌کنم خیلی تجربه خوبیه باعث رشد فردی تون میشه باعث میشه که دیدگاه تون نسبت به جهان خیلی کامل‌تر بشه و به هر حال آینده تون مطمئن تر میشه همه اینها هست ولی قرار نیست که تجربه آسونی باشد یعنی مخصوصا این چند سال اول که حالا می خواهید اقامت دائم بگیرید و یه کار خوب پیدا کنید پر از بالا و پایین و پر از سنگلاخ است این مسیر و می خوام که برای این مسیر آمادگی داشته باشید فکر نکنید که میاد اینجا همه چی روبه راهه.

نه من حرف دیگه ای ندارم خیلی ممنونم از وقتتون و امیدوارم که این اطلاعات که دادیم به درد دوستان بخوره و برای همه آرزوی شادی و سلامتی و سربلندی می کنم.

سلامت باشید مرسی