تجربیـات پذیـرش کارشنـاسی ارشد در کـانـادا
آرمان بنارویی
ارشد مهندسی مکانیک دانشگاه یـورک کانادا
سوالات گفتگو
چی شد که فکر مهاجرت کردن و اپلای کردن در شما ایجاد شد؟
چه نقاط قوت خاصی در رزومه ات بود، که باعث شد بتونی پذیرش را بگیری؟
بلد بودن نرم افزار چه کمکی به پذیرش رشته های مهندسی می کند؟
آیا برای گرفتن اپلای در ارشد، مقاله هم داشتی ؟
از تجربیاتت در گرفتن مدرک زبان بگو.
آیا گپ تحصیلی که داشتی، خللی در گرفتن پذیرش ایجاد کرد؟
ایمیل زدن به اساتید رو چطور انجام دادی؟
از شرایط دانشگاه یورک که در آن درس می خوانی بگو.
چطور شد که از لیسانس متالوژی مواد به ارشد مکانیک رسیدی؟
آیا فاندی که گرفتی واقعاً پاسخگوی هزینههای دانشجوی ارشد در دانشگاه یورک بود؟
چطور امتیاز PR رو قبل از اپلای گرفتی؟
شرایط بازار کار کانادا چطور است؟
تاپ بودن دانشگاه لیسانس برای پذیرش ارشد چقدر تاثیر دارد؟
آیا با انجمن بزرگ ایرانیهای تورنتو هم در ارتباط هستی؟
در پایان چه پیشنهاد دیگه ای داری برای کسانی که میخواهند برای ارشد اقدام کنند؟
پرسش ها و پاسخ ها
همراهان همیشگی تراست سلام. من مهسا هستم. به نمایندگی از همهی بچههای تیم مهاجرتی تراست بهتان خوشآمد میگویم. خیلی خوشحالیم که یک روز دیگر با یک گفتوگوی عالی دیگر همراه ما هستید. امروز قرار است با آرمانجان صحبت کنیم، دانشجوی موفقی که توانسته از یکی از بهترین دانشگاههای کانادا پذیرش بگیرد. خیلی خوشحالیم که این فرصت را به ما داده تا از تجربهی عالیاش آگاه شویم. همراه ما باشید. مطمئنم جواب خیلی از سؤالهایتان در گفتوگوی امروز ما هست. آرمانجان سلام.
من هم سلام عرض میکنم خدمت شما و همهی دوستداران پیج شما و همهی دانشجویانی که دوست دارند به خارج از کشور بیایند و میدانم همهشان انشاءالله در آینده آدمهای موفقی میشوند. من اسمم آرمان بنارودی است. درحال حاضر دانشجوی ارشد دانشگاه یورک تورنتو هستم. حدود دو سال و نیم پیش من وارد تورنتو شدم. لیسانسم را در دانشگاه شیراز، در رشتهی مهندسی مواد گرفتم. بعد که به تورنتو رفتم، از دانشگاه یورک پذیرش ارشد را در رشتهی مهندسی مکانیک گرفتم و درحال حاضر سال آخر پروگرامم را سپری میکنم. در خدمت شما هستم.
بسیار عالی. از معرفی کاملت ممنونم. کمی عقبتر بیاییم آرمانجان، ببینیم اصلاً چه شد که این شور مهاجرتکردن و اپلایکردن در شما ایجاد شد؛ مخصوصاً برای مقطع ارشد. چون شاید بچهها برای مقطع دکترا شور و شوق و جسارت بیشتری داشته باشند. اما شما از مقطع ارشد اقدام کردید.
ببینید من کلاً نظرم این است که هر شخصی بهنوبهی خودش نظر شخصی خودش برایش مهم است. من درواقع دلیل اصلیام از اقدام این بود که دلم میخواست پیشرفت بیشتری، نسبتبه چیزی که در ایران داشتم، داشته باشم. درواقع من موقعی که از دانشگاه شیراز فارغالتحصیل شدم، معمولاً تمام مهندسان دانشگاههای بزرگ و کمی سطح پایینتر معمولاً وقتی فارغالتحصیل میشوند، به مشکل کار در ایران برمیخورند. یکی از دلایل اصلی من این بود. رفتم آنجا که بتوانم اول اینکه یک مدرک معتبر کانادایی بگیرم، چون برای پیداکردن کار و پیشرفتکردن در کانادا خیلی مهم است؛ دوم اینکه کلاً ازلحاظ شخصی دوست داشتم یک تغییری در روند سیستم زندگیام بدهم. دوست داشتم بروم و ببینم که یک ماجراجویی تازه برای خودم داشته باشم.
واقعاً هم ماجراجویی هیجانانگیزی است. آرمانجان کمی از رزومهات برایمان میگویی؟ چه نقاط قوت خاصی در رزومهات بود که باعث شد بتوانی پذیرش را بگیری؟
ببینید، حالا من اول از همه، این را بگویم که در وهلهی اول هر کسی تجربهی شخصی خودش را ارائه میدهد. یعنی ممکن است نظر شخصی و تجربهی من با هر کس دیگری فرق داشته باشد. من درواقع اینجا لیسانسم را در دانشگاه شیراز بودم، همانطور که گفتم، مهندسی مواد. فکر میکنم، اگر اشتباه نکنم، سال ۲۰۱۷ من از دانشگاه شیراز فارغالتحصیل شدم. لیسانسم را گرفتم و بهمدت یک سال و نیم تا دو سال در یک شرکت لولهسازی کار میکردم و بعد از آن برای کارشناسی ارشد دانشگاه یورک اپلای کردم. یکی از دلایل موفقیت من در گرفتن پذیرش از دانشگاه این بود که ببینید هر استادی، مخصوصاً در مقطع ارشد و خیلی بیشتر در دکترا، در کاری که دارد میکند، به یک یا دو دانشجو نیاز دارد که بتواند کار تخصصیای را که استاد انجام میدهد بتواند پیاده کند، کمکش کند، با استاد مقاله بدهد، یا هر کار دیگری. من دلیل موفقیتم این بود که چند نرمافزار خیلی بهخصوص بلد بودم، در اینجا، در شیراز، یاد گرفتم و وقتی برای دانشگاه یا همان سوپروایزر خودم اپلای کردم، آن سوپروایزر این را میخواست، این نرمافزار را از من میخواست. بهدنبال کسی میگشت که این نرمافزار را بلد باشد و کارهایی را که بهش میدهند انجام بدهد. یکی از دلایل اصلی من برای گرفتن پذیرش این بود. چیز دیگری که هست این است که سیستم مستر و PhD خیلی با لیسانس فرق دارد. شما حتماً حتماً باید یک، بهاصطلاح، سوپروایزر یا فکر میکنم مشاور راهنما داشته باشید، یعنی حتماً باید با یک نفر کانکت بشوید، تا او بتواند برای شما اپلیکیشن بفرستد. یعنی مثل لیسانس نیست که شما امتحان بدهید و وارد دانشگاه شوید. حتماً یک نفر میخواهد. باید یک استاد را جذب کنید که به شما اپلیکیشن بدهد.
یعنی میتوانیم بگوییم این مهارتهای جانبیای که بلد بودی، شاید بیش از یک لیسانس ساده، توانست رمز موفقیتت باشد؛ درست است؟
دقیقاً. همانطور که گفتم، من به استادهای زیادی ایمیل زدم، یک نفر میگفت که فلان چیز را میخواهم، بعد بهخصوص این نرمافزار بهخصوصی را که من کار کردم، این استاد خودم آن را از من میخواست و از من چند تست هم گرفت و دید که بلدم و گفت که بیا و بهعنوان دانشجوی مستر اینجا با من کار کن.
آرمانجان به نکتهی خیلی خوبی اشاره کردی. شاید برای خیلی از بچههای مخصوصاً رشتههای مهندسی این سؤال مطرح باشد که ما خب نرمافزارها را بلدیم، آیا بهصرف بلدبودن اساتید ما را قبول میکنند؟ یعنی صرفاً به این موضوع اعتماد میکنند یا نه، ما باید برویم یک سرتیفیکیت بینالمللی برای این نرمافزارها بگیریم؟ داستان چهجوری است؟
نگاه کنید، من همهی نرمافزارها را نمیدانم، ولی معمولاً در کانادا یا هر کشوری، مثل آمریکا یا آلمان، هیچکس بهدنبال مدرک سرتیفیکیت از شما نیست؛ تنها چیزی که از شما میخواهند این است که شما بلد باشید با آن نرمافزار کار کنیدو بتوانید پیاده کنید. درواقع میتوانم بگویم من سرتیفیکیت داشتم، ولی خب سرتیفیکیت آنچنان معتبر نبود. چیزی که برایشان مهم است این است که اگر شما در رزومهتان نوشتهاید من مثلاً اتوکد بلدم، خب آنها هم میگویند که خب بله، شما بلدید؛ من چند تا پراجکت به شما میدهم تا ببینم میتوانید واقعاً انجام بدهید یا نه. یعنی درواقع یک چیزی بگویم، خیلی در همهی سیستمهای کانادا این موضوع هست؛ خیلی به مدرک شما نگاه نمیکنند، بلکه بیشتر به کاری که بلدید توجه میکنند.
میخواهند ببینند بهصورت عملی چقدر توانایی دارید.
بله. دقیقاً. دقیقاً. فقط تنها چیزش این است که شما بتوانید این کار را پیاده کنید. یعنی مدرک خیلی در کانادا چیز معتبری نیست.
درست است. متوجه شدم. درمورد زمینهی پژوهشی چطور؟ شما مقاله هم داشتی که در اپلای کمکت کند؟
نه. متأسفانه من در دورهی لیسانس مقاله نداشتم. ولی الآن، درحال حاضر، یک مقاله در دست سابمیت داریم.
بسیار عالی. درمورد زبان چطور آرمانجان؟ کمی از تجربهی خودت درمورد گرفتن مدرک زبان بهمان بگو.
بله. یکی از مهمترین فاکتورهای ورود به دانشگاه دقیقاً زبان است. یعنی تنها چیزی که من میتوانم بگویم آن سرتیفیکیت را از شما میخواهند، زبان است. برایشان خیلی مهم است. من خودم آیلتس ششونیم داشتم و اپلای کردم. ولی بهنظرم حتی اگر آدم هفت یا هفتونیم بگیرد، دانشگاهش میتواند یک پله بهتر شود. در این حد میگویم که مهم است که از یک دانشگاه متوسط، راحت با یک زبان خیلی عالی، میتواند یک پله دانشگاه بالاتری بیاید و اپلای بگیرد.
میتواند، در این فضای رقابتی، یک امتیاز باشد.
خیلی امتیاز مهمی است.
شما برای اینکه مدرک زبانت را بگیری، بازهی محدودی داشتی؟ یا نه، قبل از اینکه اپلای کنی این کار را انجام دادی؟
نگاه کنید، هر دانشگاهی خودش یک ریکوئرمنتها و پیشنیازهایی دارد. بعضی از دانشگاهها اینطورند که به شما، بهاصطلاح، آن ادمیشن را میدهند و میگویند شما دو ماه مثلاً فرصت دارید زبان بخوانید و برای ما سرتیفیکیتتان را بفرستید. دانشگاهی که من اپلای کردم اینجوری بود. اول به من ادمیشن را دادند، بعد گفتند حالا برو دنبال زبان آیلتس یا تافل، هرکدام را میخواهی بگیر و برای ما بفرست.
بعد شما در آن بازه در کلاس یا دورههای خاصی شرکت کردید یا سلفاِستادی انجام دادید؟
موقعی که اینجا بودم، درواقع من یک سری اینجا آیلتسم را گرفتم، ولی اکسپایر شد. بعد دوباره آنجا گرفتم. اینجا کلاس رفتم، بله. فکر میکنم سه یا چهار ماه کلاس رفتم، بعد امتحان دادم و ششونیم شدم. ولی به آنجا که رسیدم، دیگر کلاس نداشتم. فقط چند کتاب خواندم و مستقیم رفتم امتحان دادم.
درست است. آرمانجان یک چیزی که بین صحبتهایت گفتی و ما متوجه شدیم این بود که شما گپ تحصیلی داشتید. فکر کنم گفتی یک سال و نیم، شاید هم دوسال. گپ تحصیلی دغدغهی خیلی از بچههاست. بعضیها فکر میکنند این مانع شود که بخواهند بهراحتی اپلای کنند. بعضیها فکر میکنند اگر در این بازه کار کنند، برایشان امتیاز میشود. میخواهیم ببینیم تجربهی خودت در این زمینه چطور بوده است.
ببینید، برای این گپ تحصیلی، بهنظرم اگر میخواهند ادامهی تحصیل بدهند، بستگی به آن گپ دارد. مثلاً یک سال و دو سال شاید خیلی برای آن استاد یا جایی که دارند اپلای میکنند مهم نباشد. ولی کلاً اگر بتوانند در آن گپشان کاری پیدا کنند، خب صددرصد خیلی به نفعشان است. چرا؟ چون مثلاً استاد که دارد رزومهی شما را میخواند، میبیند که شما آدم فعالی بودید. یعنی تا از دانشگاه فارغالتحصیل شدهاید، مستقیم سر کار رفتهاید. یعنی این خیلی مهم است که بدانند شما همیشه در زندگیتان اکتیو هستید.
استاد شما هم در این مورد سؤال پرسید که در این بازه چه کار کردی؟ برایش مهم بود؟
از من پرسید. ولی بیشتر هم برایش مهم این بود که آدم فعالی بودم، اینطور نبوده که مثلاً دانشگاهم تمام شده و دو سال در خانه نشستهام و دوباره اپلای کردهام. بیشتر از بابت همین اکتیو بودن برایشان مهم است. ولی اگر میخواهید کار پیدا کنید، خیلی مهم است که این گپ بین تحصیلیتان را حتماً با یک کار یا چیزی پر کنید.
درمورد ایمیلزدن چطور آرمانجان؟ این بخش یکمقدار سختی است که شاید خیلی از بچهها برایش استرس دارند. خیلیها میگویند ما خیلی ایمیل میزنیم و اصلاً جواب نمیدهند. ولی بعضیها هم میبینیم که میگویند ده تا ایمیل زدیم و سه تا جواب مثبت گرفتیم. شما چه کار کردید؟
دقیقاً این یکی از سختترین بخشهای اپلایکردن ایمیلزدن است. باز این را میگویم که این تجربهی شخصی خود من است و ممکن است برای هر کسی متفاوت باشد. ولی چیزی که هست و من به همه میخواهم بگویم این است که از ایمیلزدن ناامید نشوند. درست است که ممکن است ۱۰۰ تا، ۱۵۰ تا، ایمیل بزنید و آخر یکی جواب بدهد. ولی بله، بعضیها هم هستند که پنج تا، چهار تا ایمیل زدهاند. از دوستان خودم هم بودهاند که دو-سه تا جواب بهشان دادهاند. ولی این هم بوده که دیدهام طرف ۵۰ تا، ۵۵ تا، ایمیل زده است، بعد آخری اوکی شد، ایمیلش را یک نفر جواب داده است. ولی نباید کلاً از ایمیلزدن ناامید شوند.
برای شما چطور بود؟ جزء آن گروه خیلی خوششانس بودی، یا نه، حرص خوردی؟
حقیقتاً من هم نزدیک بیست-سی تا ایمیل زدم و پنج-شش تا جواب گرفتم. حالا هر کسی به یک نحوی، یکی میگفت چون من دانشگاه شیراز بودهام... حالا احتمالاً دوستان میدانند دانشگاه شیراز و صنعتی اصفهان، اینها کمی اوریج معدلیشان پایینتر از چیزی که معمولاً همه میخواهند. مثلاً یک استادی بود، میگفت که اگر کمی پایینتر هم باشی، در کار من معدل خیلی مهم است، میگفت نه من شما را نمیخواهم، کمی معدلت پایین است. همانطور که گفتم، مهمترین فاکتور همان نرمافزار بود که شانس من بود یا هرچیزی، که آن استاد بهخصوص میخواست و کارهایش را هم خود استاد برایم کرد و پذیرش را برایم گرفت.
بسیار عالی. کمی از شرایط دانشگاه برایمان میگویی آرمانجان؟ شما دانشگاه یورک درس میخوانی در تورنتو، که خب همهمان میدانیم یکی از بهترین دانشگاههای کاناداست، اوضاع و احوال شما آنجا چطوری است؟
کلاً کانادا بهنسبت وسعتش، در مقایسه با آمریکا، که همه این دو کشور را میخواهند مقایسه کنند، تعداد دانشگاههایش خیلی خیلی کمتر از آمریکاست. یعنی مثلاً تورنتو خیلی شهر بزرگی است، ولی سه دانشگاه بیشتر در خود تورنتو نیست. از این لحاظ، بهخاطر همین، دانشگاههایش معمولاً سطح بالایی دارند. چون، همانطور که گفتم، تعداد دانشگاهها کم است، دانشجوهای زیادی اپلای میکنند و بین همهی این دانشجوها بالأخره یکسری انتخاب میشوند که حتماً حتماً صددرصد دانشجوهای بسیار خوبی بودهاند که از بین اینهمه اپلیکیشن انتخاب شدهاند. دانشگاه یورک جزء دانشگاههای بسیار قدیمی تورنتو و حتی کاناداست. ازلحاظ علمی سطحش خیلی بالاست. ازلحاظ پژوهشی خیلی قوی است و همچنین امکانات بسیار بسیار خوبی دارد. یعنی من موقعی که وارد دانشگاه شدم، وارد آن کمپس شدم، دقیقاً تفاوتش را با چیزی که اینجا ما تجربه کرده بودیم حس کردم. کانادا خیلی دانشگاههای باکیفیتی دارد.
درست است. شما گفتی اینجا مهندسی متالوژی مواد خواندی، اما ظاهراً آن جا داری ارشد مکانیک میخوانی. شاید یکسری از همراهان ما در این گفتگو دقیقاً همین وضعیت رشتهی شما را داشته باشند. بهمان میگویی چطور شد که از متالوژی مواد به ارشد مکانیک رسیدی؟
دقیقاً اگر بخواهم توضیح بدهم، این است که ببینید، بعضی از دانشگاهها در کانادا و حتی در آمریکا، رشتهی بهخصوص متریال ساینس یا همان مهندسی مواد، انجینیر را ندارند و بعضی از دانشگاهها، مثل دانشگاه تورنتو یا دانشگاه یوبیسی یا مککیل رشتهی مواد را دارند؛ ولی مثلاً دانشگاه یورک نداشت. ولی وقتی شما میروید پروگرامها را نگاه میکنید، زده است که مثلاً شما اگر رشتهی مواد هستید، زیرمجموعهی مکانیک میشوید. یعنی موادشان زیرمجموعهی مکانیک است. بعضی از استادهایشان هستند که آنجا دارند کارهای موادی انجام میدهند. برای همین، اینجا زیرمجموعهی مکانیک است. بعضی از دانشگاهها اینجوریاند میشود، مواد زیرمجموعهی مکانیک است. یعنی باید برای مکانیک اپلای کنند.
یعنی در رشتهی شما، دانشگاه یورک این ویژگی را دارد.
بله. بله. دانشگاه یورک دارد، موادش زیرمجموعهی مکانیک میشود. نگاه کنید، مثلا بیست تا استاد است، سه-چهار تایشان بهخصوص دارند کارهای مهندسی موادی انجام میدهند؛ ولی در دپارتمان مکانیک هستند.
آرمانجان کمی از وضعیت فاند هم برایمان میگویی؟ آیا شما خودت توانستی فاند بگیری یا نه؟ به چه شکلی پرداخت شده و چه میزان توانسته واقعاً پاسخگوی هزینههای دانشجوی ارشد در دانشگاه یورک باشد؟
ببینید، من خودم بخواهم توضیح دقیق بدهم، من دانشجوی اینترنشنال نیستم، دانشجویی دامستیک هستم. من پیآر دارم، دانشجوی دامستیک هستم. از خود دانشگاه فاند نگرفتم، ولی یک چیزی بهنام وام دانشجویی هست که خود کانادا به دانشجوهای دامستیک میدهد. من آن را گرفتم ولی دوستان خودم که آنجا هستند، میدانم خیلیهایشان فاند گرفتند و غیر از فاند، شما وقتی برای دانشگاه اپلای میکنی، مخصوصاً در زمینهی مستر و PhD، اگر فاند هم نتوانید بگیرید، میتوانید بهعنوان ریسرچ اسیستنت یا تیای، درواقع دستیار استاد و آن ریسرچ اسیستنت مشغول به کار در دانشگاه شوید و پول خوبی هم میدهند. یعنی جوری هست که هزینهی زندگی و دانشگاهتان تأمین شود.
از این امتیاز پیآر داشتنت هم برایمان میگویی که چطور بود؟ قبل از اینکه بخواهی اپلای کنی این امتیاز را داشتی، بهخاطر زمینه خانوادگی بوده یا...؟
بله. زمینهی خانوادگی بود که من پیآر گرفتم و بعد که درواقع من رسیدم آنجا، از آنجا برای دانشگاه یورک اقدام کردم.
یعنی آنجا که بودی، ایمیل زدی به اساتید، درحالیکه پیآر داشتی؟
بله. پیآر را که داشتم. ولی اینجا خیلی از ایمیلهایم را زدم و بعد حضوری آنجا هم رفتم که با استادها چک کنم.
فکر میکنی پیآر داشتن، در جذبشدنت مؤثر بوده است؟
اگر بخواهم راستش را بگویم، فکر میکنم بله، خیلی تأثیر دارد. سیستم کانادا اینجوری است که خودشان حس میکنند که دامستیک باید به اینترنشنال اولویت داشته باشد. ولی باز اینجوری نیست که بگویم اینترنشنال پایینتر از دامستیک است. نه، همه در یک سطحاند. نوددرصد دانشگاه یورک هم میتوانم بگویم اینترنشنالاند، شاید دهدرصد دامستیک داشته باشد.
درست است. شما همزمان با تحصیل آنجا کار هم میکنید؟ یعنی وضعیت کار همزمان با تحصیل را دارید؟
بله. بله. آنجا، من همانطور که گفتم، بهعنوان ریسرچ اسیستنت یا دستیار استاد و تیای در کنار تحصیل در دانشگاه مشغول به کار هستم.
آها کار خارج از دانشگاه انجام نمیدهید؟
نه. فعلاً نه.
برای دانشجوهایی که بخواهند انجام بدهند، بهرحال شما پیآر هم داری و الآن آنجا مقیمی، فکر میکنی وضعیت شغلی چطور است؟ چون این نگرانی خیلی از بچههاست که میخواهند همزمان با تحصیل کار کنند.
ببینید، مسئلهی کار خیلی بستگی به شخص دارد. در کانادا اگر شخصی باشی که بتوانی هر کاری را هندل کنی یا مثلاً کاری که بهتان گفتند انجام دهی. ببخشید من اینجوری میگویم خیلیها در ایران میگویند که کار اینجوری است، میگویند نه مثلاً دوست ندارم این کار را انجام بدهم. ولی اگر در کانادا چنین شخصی نباشید و هر کاری که باشد انجام بدهید، کار زیاد است. برای حین تحصیل کار زیاد است. اینطور نیست که بگویم اصلاً کار گیر نمیآید.
برای رشتهی تخصصی خودتان چطور آرمان؟ فکر میکنی برای رشته تخصصی خودتان بازار کار کانادا چطور است؟
چیزی که میدانم این است که کلاً مهندسی یکی از پرکاربردترین رشتههای کاناداست. یعنی تمام مهندسان، وقتی از دانشگاه فارغالتحصیل میشوند، مستقیم سر کار میروند. کمتر کسی را من شنیدهام که در مقطع ارشد یا دکترا فارغالتحصیل شده ولی کار پیدا نکرده است. یعنی از این لحاظ کاریابی در رشتههای مهندسی مخصوصاً در کانادا بسیار بسیار قوی است.
و حقوقها هم معمولاً مطلوب است، جوری که هزینهی زندگی را بپوشاند؟
بله. صددرصد. مخصوصاً اگر شما بتوانید آنجا ارشد بخوانید، خیلی خیلی اینکامها خیلی بالاست. یعنی خیلی راحت میتوانید زندگی بسیار بسیار ایدئال را داشته باشید.
لاکچری داشته باشی...
برای لاکچری باید چند سال اکسپرینس کاری داشته باشید، ولی ایدئال، مناسب.
درست است. حالا کمی عقبتر بیایم، دوباره به ایران برگردیم، سری به دانشگاه شیراز برنیم. شاید یک تصوری که در جامعهی عمومی وجود دارد این است که فقط بچههای دانشگاههای خیلی تاپ، مثل امیرکبیر، صنعتی شریف، دانشگاه تهران و اینها هستند که شانس خیلی بالایی برای اپلای دارند. هرچند ما میدانیم که دانشگاه شیراز هم جزء دانشگاههای عالی کشور است. شما در این مورد چه فکر میکنی؟ چون بهرحال خودت از دانشگاهی غیر از این دانشگاههای تاپ ایران توانستی پذیرش بگیری.
ببینید، این فاکتور دانشگاه صددرصد در پذیرش مؤثر است، ولی از آن مهمتر معدل است. یعنی اولین فاکتوری که آن آفیسر نگاه میکند، آفیسر خود دانشگاه نگاه میکند، این است که شما معدلتان چقدر است. حتی اگر از دانشگاه آزاد با معدل هجده و نوزده اپلای کنید، میتوانید شانس بهتری داشته باشید، تا مثلاً اگر از دانشگاههای معتبر با معدل پایین اپلای کنید. یعنی مهمترین فاکتور اول معدل است. بعد چرا، دانشگاه مهم است. یعنی من خودم که اپلای کردم آن رئیس دپارتمانمان ایرانی بود، آقای پویا رضایی، که خودشان در صنعتی اصفهان ارشدشان را فکر کنم گرفته بودند و رفته بودند آنجا دکترا گرفته بودند. وقتی من برایش رزومهام را فرستادم و دید دانشگاه شیراز هستم، گفت من میدانم دانشگاه شیراز کمی معدلها پایینتر از بقیهی جاهاست، ولی خب اکی است، نگران نباش. یعنی این را میخواهم بگویم که دانشگاه صددرصد در اپلای مؤثر است، ولی از آن مهمتر، معدل است.
اینکه چقدر درسخوان باشید مهمتر است.
بله. دقیقاً اولین چیزی که در هر بخش نگاه میکنند معدل شماست.
مرسی. آرمانجان با کامیونتی ایرانیها در تورنتو در ارتباط هستی؟ ما میدانیم که تورنتو یک کامیونیتی خیلی بزرگ از ایرانیها دارد. اوضاع و احوالشان چطور است، اگر شما باهاشان در ارتباط هستی؟
بله. دقیقاً من در خود دانشگاه یورک چند تا دوست ایرانی دارم. اکثراً دانشجوهای اینترنشنال هستند. همه بچههای خیلی درسخوان و خوبی هم هستند. بهخاطر شرایط کرونا، کمی سیستم مقداری بهم ریخته است؛ ولی درکل، من از هر کسی که میپرسم از همان کامیونیتی ایرانیها، همه درواقع خیلی راضی و خوشحال هستند.
در کنار هم روزگار خوبی دارند.
دقیقاً
خدا را شکر. من همهی سؤالهایی را که درواقع بچهها با ما شیر کرده بودند ازت پرسیدم. اگر خودت توصیهی خاصی برای بچهها داری که ابتدای این مسیرند، بهخصوص بچههایی مثل شما که میخواهند برای ارشد اقدام کنند، پیشنهادی داری که میتواند راهگشا باشد، خوشحال میشویم بشنویم.
مرسی. اول اینکه من همان اول صحبتم گفتم که هر کس تجربهی شخصیاش با کس دیگر فرق دارد. این را میگویم، چون بودند کسانی که مثلاً پیش من آمدهاند و گفتهاند: «آرمان، تو الآن تورنتو هستی، شنیدم خیلی شهر گرانی است، هزینهی زندگی به هم نمیخورد، کار نیست...» درصورتیکه، چیزی که تجربهی خودم است، این است که اصلاً چنین چیزی نبوده است. هم کار زیاد است، درست است هزینهها کمی بالاست، ولی از آنطرف درآمدها هم بالاتر است. یعنی اینطور نیست که شما بگویید چون هزینه زیاد است، نمیشود زندگی کرد. این را گفتم، بهخاطر اینکه میدانم خیلیها از مثلاً چند دوست و آشنا میپرسند، میگویند که نه خیلی سخت است، اصلاً ادمیشن به آدم نمیدهند. این حرفها همه تجربهی شخصی آن فرد است. یعنی سعی کنید، حالا اگر میخواهید اپلای کنید، حداقل از چهار-پنج نفر بپرسید و ببینید که هر کسی چه صحبتی با شما میکند، چه تجربهای در اختیار شما قرار میدهد. با حرف یک نفر، دو نفر تصمیم خودتان را نگیرید. این حرف آخر من بود. چون خیلیها پیش من آمدند و چنین حرفهایی زدند، ناامید میشوند که نمیشود آنجا زندگی کرد.
ولی شما فکر میکنید که یک دانشجوی اینترنشنال با فاندی که از دانشگاه میگیرد و تیای شدن و کار داخل کمپ دانشگاه میتواند زندگیاش را بگذراند؛ درست است؟
بله. صددرصد.
چون بهرحال موضوع مالی دغدغهی خیلی از بچههاست.
میدانم. دقیقاً این را برای این گفتم. چرا؟ چون فاند و حالا تیای یا همان ریسرچ اسیستنت، اینها را اگر شما بتوانید با هم داشته باشید، حتی میتوانم بگویم زندگی سطح پایینی هم نخواهید داشت. یک زندگی متوسط، تا وقتی که حالا فارغالتحصیل بشوید دارید. خیلیها آنجا هستند که دارند چنین سبکی را پیاده میکنند. ناامید نشوید.
واقعاً ناامید نشدن، پشتکار داشتن شاید مهمترین رمز موفقیت باشد. امیدوارم همهی همراههای ما واقعاً این پشتکار و شور و شوق را بهاندازهی شما داشته باشند و بتوانند مثل شما موفق شوند.
حتماً دارند.
آرمانجان خیلی ممنونم ازت که همراه ما بودی و تجربهات را در اختیار ما گذاشتی. خیلی خوشحال شدیم.
مرسی از وقتی که به من دادید. متشکرم. خدانگهدار.
درباره کارشناسی ارشد در کانادا بیشتر بخوانید:
سایر گفتگوها
آرمان بنارویی
تجربیـات پذیـرش کارشنـاسی ارشد در کـانـادا
مهدی
تجربـه تحصیل و کار در کانادا
آرش زرگر
تجربه تحصیل مهندسی مکانیک در کانادا
شمیم رئیسی
تجربه اپلای تحصیلی کانادا در دوران کرونا
آرش عسگری
تجربه پذیرش تحصیلی کانادا
سعیده بیگدلو
تجربه فرصت مطالعاتی در کانادا
امین
تجربه تحصیل مهنــدسی بــرق در کانــادا
میلاد
تجربیـات تحصیل در دانشگاه یورک کـانـادا
میترا افسری
تجربه بانوی موفق و کارآفرین ایرانی در کانادا
حسین ایزدی
تجربه تحصیـل مهنـدسی نفت در کانـادا
مبینا مبارکی
تجربه تحصیل در دانشگاه یو بی سی کانادا
ملیکه احقاقی
تجربه تحصیل دیتا ساینس در کانــادا
زهرا
تجربه تحصیل روانشناسی در کانــادا
مهدی هوشمندی
تجربه تحصیل نوروسایـنس در کانـادا
مژده مهدی زاده
تجربه تحصیل فارماکولوژی در کانــادا
حمید تالی
تجربه تحصیل مهندسی شیمی در کانــادا
نرگس حیدری
تجربه تحصیل در دانشگاه واترلو
شادی
تجربه تحصیل در دانشگاه مک مستر
محمدرضا زمانی
تجربه تحصیل در دانشگاه ویکتوریا
علی برجیان
تجربه تحصیل رشته حقوق در کانادا
سولا اکبریه
تجربه تحصیل MBA در کانادا
علیرضا صبوخی
تجربه تحصیل در دانشگاه کنکوردیا
حمید
تجربه کار کارگردانی انیمیشن در کانادا
رضا
تجربه تحصیل در دانشگاه کانادا وست
لیلی قاضی زاده
تجربه تحصیل مهندسی پزشکی در کانادا
امیررضا عظیمی
تجربه تحصیل در دانشگاه ای تی اس مونترال
فرزاد نیکزاد
تجربه تحصیل پرستاری در کانادا
محمود